بنگاه اقتصادی کوچک و متوسط (بخش خصوصی واقعی) در کدامیک از مسائل فوق مقصر است؟ قدرت تغییر یا تأثیر بر کدامیک را دارد؟ این قدرت تا چه اندازه است؟ آیا اصلاً هیچکدام از این مسائل راه حل ساده دارند و میتوان در کوتاهمدت آنها را حل نمود؟ اینگونه است که به گرهای پیچیده و چندمتغیره در فعالیت اقتصادی و بنگاهداری در کشور میرسیم که بهترین توصیف برای آن «شنا کردن در قیر با دستان بسته» است.