در ایران برای شش دهه است که همچنان ادراکی بیمارگونه و شبهکمونیستی از اقتصاد در بسیاری از بروکراتها جاری است و دولت و نهادهای وابستهی به آن در قالب شرکتی بسیار بزرگ، بر بازار چیرگی و سیطره یافته و با رفتارهای کارتلی با بخش خصوصی و شهروندان بازی میکنند. در این شیوهی هماهنگی، دولت بزرگترین نقشآفرین بازار است که هیچوقت ورشکست نمیشود و رفتهرفته خود تبدیل به عامل تزریق مداوم فساد به رگهای جامعه میشود.